سید محمدباقر شفتی
| |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سید محمدباقر شفتی |
لقب | حجت الاسلام |
تاریخ تولد | ۱۱۸۱ق |
تاریخ وفات | ۱۲۶۰ق |
شهر وفات | اصفهان |
اطلاعات علمی | |
استادان | پدرش • سید علی طباطبائی • وحید بهبهانی • شیخ جعفر کاشف الغطاء • ملامهدی نراقی • علامه بحرالعلوم |
شاگردان | محمدمهدی کلباسی • محمدشفیع جاپلقی • ملا صالح برغانی قزوینی • محمد تنکابنی • محمدباقر خوانساری |
محل تحصیل | کربلا • نجف • کاظمین • قم |
تألیفات | تحفة ابرار المستنبط • (الملتقط) من آثار الائمة الاطهار • الزهرة البارقة • شرح تهذیب الاصول • مطالع الانوار |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
اجتماعی | ساخت مسجد سید اصفهان |
سید محمدباقر شَفتی بیدآبادی (۱۱۸۱-۱۲۶۰ق)، فقیه شیعی در دوره قاجاریه. شفتی از نخستین فقیهانی بود که به لقب حجت الاسلام مشهور شد. او به ثروت زیاد و قدرت اجتماعی فراوان در شهر اصفهان شهرت داشت و در دورههایی از حیاتش بر تحولات سیاسی این شهر تاثیرگذار بود. شفتی مستقل از حکومت، امور قضایی را سرپرستی میکرد و بر اجرای حدود شرعی (مجازاتهای اسلامی) اصرار داشت و بسیاری از حدود را به دست خود جاری میساخت. رابطه او با شاهان قاجار نزدیک و دوستانه نبود. بعد از وفات فتحعلیشاه از رقبای محمدشاه حمایت کرد و بنابر گزارشهایی از شورشی علیه حاکم اصفهان حمایت کرد.
او را به دلیل زهد بسیار ستودهاند و از سخاوت او و حمایتش از فقرا یاد کردهاند. مسجد سید اصفهان با حمایت وی ساخته شده است.
زندگینامه
نسب سیدمحمدباقر به سادات موسوی میرسد و اصالتاً رشتی بود. او را به اعتبار علم و ادب، غروی حائری کاظمی و به اعتبار زادگاه و اقامتگاه و مدفن، زنجانی(گیلانی) اصفهانی بیدآبادی میگفتند.
سید محمدباقر شفتی در روستای چرزه از توابع طارم زنجان متولد شد؛ اما چند سال بعد به شفت (از شهرهای استان گیلان) مهاجرت کرد. نام پدرش سید محمدنقی بود. نسب او با ۲۱ واسطه به امام موسی کاظم(ع) میرسد. مقدمات علوم را پیش پدر خواند و سپس جهت تکمیل معلومات خود در سال ۱۱۹۷ در ۱۶ یا ۱۷ سالگی به عراق مهاجرت کرد. در عتبات از درس سید مهدی طباطبایی بروجردی، شیخ جعفر کاشف الغطا . محسن اعرجی شرکت کرد. در سال ۱۲۰۵ق به ایران و قم آمد و حدود ۶ ماه در درس میرزای قمی حاضر شد و از او اجازه دریافت کرد. بنابر گزارشی شفتی در سال ۱۲۰۶ و بنابر گزارشی دیگر ۱۲۱۶-۱۲۱۷ قمری به اصفهان بازگشت.
گفته شده است وی از شیخ جعفر کاشف الغطاء، سید علیاکبر کربلایی، میرزا ابوالقاسم قمی و دیگران اجازه روایت داشته است.
درگذشت
سید شفتی در یکشنبه ۲ ربیعالاول یا ۳ ربیعالثانی ۱۲۶۰ق بر اثر بیماری استسقاء درگذشت. در پی وفات او بازارهای اصفهان چندین روز بسته شد و در مناطق دیگر از جمله شهرهایی از هند، ترکستان و ماوراءالنهر برای او مجالس ختمی به پا شد. قصیدهای طولانی به زبان عربی در مرثیه او سروده شد که حدود ۸۰ بیت دارد و با بیت زیر آغاز میشود:
لمن العزاء و هذه الزفرات ما هی فی الزمر | تبکی السماء و فی الارض الفساد به ظهر |
فرزندش سیداسدالله بر او نماز گزارد و در مسجد سید اصفهان به خاک سپرده شد.
شاگردان
- شیخ محمد مهدی بن محمد ابراهیم کلباسی.
- میرزا ابوالقاسم بن سید مهدی کاشانی.
- محمدجعفر آبادهای.
- محمد شفیع جاپلقی.
- صفر علی لاهیجی.
- ملا صالح برغانی قزوینی.
- ملا جعفر نظرآبادی.
- سید علی طباطبایی زوارهای (علویجهای).
- محمد تنکابنی.
- سید محمدباقر خوانساری.
- محمدباقر فشارکی
آثار
- تحفه ابرار به فارسی
- (الملتقط) من آثار الائمة الاطهار.
- الزهرة البارقة فی احوال المجاز و الحقیقه.
- مطالع الانوار فی شرح شرایع الاسلام.
- رسالهای در حکم زیارت عاشورا
- رسالة فی مشترکات الرجال
- رسالهای در تحقیق حال ابوبصیر و تمییز او از ثقاتی که این کنیه را داشتند.
- رسالهای در تحقیق حال ابان بن عثمان و رد کسانی که او را از اصحاب اجماع میپنداشتند.
- رسالهای در مشتق.
- رسالهای در احکام شک و سهو در نماز.
- رسالهای در عدم جواز بقا بر تقلید مجتهد میت.
- حواشی بر فروع کافی.
- رسالهای در حکم اقامه حدود در زمان غیبت. شفتی، اقامه حدود را در زمان غیبت بر مجتهدان واجب میدانست. بر همین اساس حکم قتل ۸۰ تا ۹۰ نفر را اجرا کرد. گفته شده است ۱۲۰ نفر.
- جوابات المسائل.
از فقر تا ثروت
سیدمحمدباقر شفتی ثروت زیادی داشت. تنکابنی در قصص العلماء از فقر شدید او در جوانی خبر داده و از اینکه این فقر با عنایت الهی به ثروت بیاندازه تبدیل شده است. تنکابنی روایتهای افسانهواری از ثروت شفتی نقل میکند چنانکه او را صاحب چهارصد کاروانسرا و بیش از ۲۰۰ دکان و املاک وسیع دانسته است. برخی گزارش تنکابنی را بررسی کرده و نادرستی بخشهایی از آن را نشان دادهاند.
ساخت مسجد سید اصفهان
مسجد سید اصفهان از بناهای تاریخی دوره قاجار در حدود ۱۲۴۵ق به همت سید محمدباقر شفتی ساخته شد. او در این مسجد مکانی را برای دفن خود مشخص کرد.
سخاوت و کمک به محرومان
تنکابنی در کنار گزارش ثروت افسانهای شفتی گزارشهای متعددی از سخاوت شفتی و کمکهای او به فقرا نقل کرده است.
زندگی اجتماعی و سیاسی
محمدباقر شفتی را بانفوذترین و مشهورترین علمای ایران در زمان خود دانستهاند. شفتی هم ثروت زیادی داشت و هم اقتدار اجتماعی خود را با اصرار بر اجرای حدود شرعی (مجازات اسلامی) افزایش داده بود. او همچنین استقلال خود را در برابر حکومت حفظ میکرد. گاه قلمرو قدرت او را «دولت غیر رسمی علما» در اصفهان دانستهاند.
صفات نیک اخلاقی و حمایت علمای بزرگی همچون میرزای قمی، ملا علی نوری، سید محمد مجاهد، و محمد ابراهیم کلباسی، را از عوامل مقبولیت عمومی او دانستهاند.
اجرای حدود
محمد باقر شفتی، مانند بسیاری از علمای اصولی، بر آن بود که در عصر غیبت، فقهای شیعه جانشین (نایب) امام زمان در اجرای حدود هستند. او رساله مستقلی در این باب نگاشت (رسالة فی إقامة الحدود فی عصر الغیبة) و در آن استدلال کرد که بر اساس روایات، اجرای حدود (مجازات شرعی مجرمان) وظیفه مقام حکومتی است و بر اساس مقبوله عمر بن حنظلة، فقها در عصر غیبت حاکم بر مردماند؛ در نتیجه فقها اجراکننده مجازاتها نیز هستند. دیگر فقیهان اصولی نیز چنین نظری داشتند اما بر اساس روال قضایی آن زمان علما در محاکم شرع حکمی را صادر میکردند و اجرای آن را به ماموران حکومتی میسپردند. در حالی که شفتی خود احکام را اجرا میکرد.
داستانهای متعددی از اجرای حدود به فرمان شفتی روایت شده است؛ از جمله گفته شده که او حکم قتل هفتاد نفر را، برپایه حدود شرعی، صادر کرد و برخی از این احکام را به دست خود اجرا کرد. برداشتها از این رفتار سید شفتی متفاوت است؛ برخی از بزرگی و قدرت او در امر به معروف و نهی از منکر یاد کردهاندو برخی او را متهم به سنگدلی در اجرای حدود کردهاند. گزارش شده است که او در هنگام اجرای حدود بهشدت متاثر میشد و گریه و گاهی غش میکرد.
دربرابر شاهان قاجار
شفتی علاقهای برای نزدیک شدن به حکومت نداشت. به دیدار حاکمان شهر نمیرفت. به دعوت شاه برای امامت مسجد شاه در تهران نیز پاسخ منفی داد. محمد باقر شفتی، با واگذار نکردن اجرای حدود به ماموران حکومتی، نشان داد که حکومت شاهان قاجار را مشروع نمیداند. این در حالی است که برخی از علمای تراز اول عصر قاجار با این حکومت همکاری داشتند و مشروعیت آن را تایید کردند.
اختلاف با محمد شاه قاجار
بعد از وفات فتحعلی شاه اختلاف شفتی با شاه جدید، محمد شاه، شدت یافت. پژوهشگران دلایلی برای این اختلاف و دشمنی نقل کردهاند؛ از جمله ثروت فوقالعاده و قدرت زیاد شفتی و اصرار او بر اجرای حدود را از عوامل نارضایتی محمد شاه از او دانستهاند. با درگذشت فتحعلی شاه، شفتی و امینالدوله (صدر اعظم فتحعلی شاه) از یکی دیگر از مدعیان سلطنت (غیر از محمد شاه) حمایت کردند. امینالدوله بعد از تاجگذاری محمدشاه، به خانه شفتی پناهنده شد و از سیاست کناره گرفت.
شفتی و لوطیان اصفهان
در سال ۱۲۵۳ شورشی علیه خسرو خان، حاکم اصفهان، که از سوی محمدشاه قاجار منسوب شده بود، بر پا شد. منابع قاجاری شورشیان را لوطیان شهر معرفی میکنند که به غارت اموال ثروتمندان میپرداختند و شهر را ناامن کرده بودند. محمد شاه برای سرکوب این شورش منوچهرخان معتمدالدوله را به اصفهان گسیل کرد.
برخی پژوهشگران برآنند که روحانیان اصفهان از جمله محمدباقر شفتی از حامیان این شورش بودند. آنان از استفاده شفتی از قدرت لوطیان برای تسلط بر شهر سخن گفتهاند.شورش لوطیان پیشتر هم سابقه داشت و ارتباط آنان با حجت الاسلام شفتی نیز مورد توجه منابع قاجاری قرار گرفته است. چنان که به گفته ظلالسلطان حتی سفر فتحعلی شاه در سرکوب لوطیان در باطن برای سرکوب قدرت شفتی بود. ظلالسلطان، که بعد از شورش اصفهان در زمان محمدشاه با شفتی دیدار کرده است، گزارش میکند که به گفته شفتی، عامل اصلی شورش کسانی دیگر بودهاند و او تلاش میکرده از آن جلوگیری کند.
برخی نویسندگان معاصر ارتباط لوطیان و محمدباقر شفتی را اتهامی ساخته پژوهشگران غربی میدانند و برخی دیگر ضمن پذیرش همکاری لوطیان با شفتی در برقراری انتظامات شهر اصفهان و برقراری قانون شرع، اتهام سکوت شفتی و علما در ظلم لوطیان به مردم را نپذیرفته و حساب اشرار اصفهان را از لوطیان تحت امر علما جدا کردهاند.زرگرینژاد بر آن است که اگر غارتگری لوطیان متوجه دستگاه حکومت اصفهان بود، پیوند شفتی با آنان قابل پذیرش بود اما این خبر که لوطیان مردم را غارت میکردند و با شفتی نیز مرتبط بودهاند، با گزارشهای حاکی از احترام و علاقه مردم به شفتی سازگار نیست.
نامه وزیرمختار انگلیس به سید شفتی
در سال ۱۸۳۸م./جمادی الاولی ۱۲۵۴ق. یک ماه پس از اینکه ایران و انگلیس، بر سر مسئله هرات، قطع رابطه کرده بودند، جان مکنیل، وزیرمختار انگلستان، که در آن زمان در ایران بود نامهای به محمدباقر شفتی نوشت و با لحنی تهدیدآمیز اعلام کرد که منتظر اعلام دوستی مجدد از سوی دولت ایران است. مکنیل پیشتر در ماجرای پناه دادن شفتی به امینالدوله در سال ۱۲۵۱ با شفتی آشنا شده بود و به وساطت او بود که شاه از گناه امینالدوله درگذشت و اجازه داد به عتبات سفر کند. نامهنگاری وزیر مختار انگلیس با حجتالاسلام شفتی، نشان دهنده میزان شهرت و نفوذ شفتی در ایران است. مکنیل در این نامه شفتی را با لقب پیشوای امت خطاب کرد. شفتی در پاسخی که آن را نشاندهنده هوشیاری سیاسی و تدبیر او دانستهانداز شاه و اقدامات دولت ایران حمایت کرد.
پانویس
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ص۹۹.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ص۱۰۲.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ مهدوی، بیان المفاخر، ج۱، ص ۱۰۲
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۰۰.
- ↑ قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۳۰۵.
- ↑ مهدوی، اعلام اصفهان، ۱۳۸۷ش، ج۲، ص۱۴۳.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۰۴.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۰۰-۱۰۲.
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء، ص ۱۷۹
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء، ص ۱۸۱
- ↑ نک: مهدوی، بیان المفاخر، ج۱، ص ۱۳۱-۱۳۴
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ص۱۰۳.
- ↑ قائمفرد، «مسجد سید اصفهان و وقفنامه آن»، ص۸۴.
- ↑ خوانساری، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء، ص ۱۸۷-۱۹۰
- ↑ عنایت، «پیشوای امت و وزیر مختار بی تدلیس انگلیس» ص ۱۴
- ↑ پارسا، ص ۲۶
- ↑ مهدوی، بیان المفاخر، ج۱، ص ۱۱۷
- ↑ نک: پارسا، «سید محمدباقر شفتی و دخالت در حکومت بر اساس نظریه نیابت فقها از امام زمان(ع)»، ص ۳۳
- ↑ پارسا، ص ۳۴
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء، ص ۱۸۴
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء،
- ↑ اقبال، «شرح حال حجت الاسلام سید محمدباقر شفتی»، ص۴۲
- ↑ تنکابنی، قصص العلما
- ↑ تنکابنی، قصص العلماء، ص ۱۸۳
- ↑ پارسا، ص ۳۴
- ↑ اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص ۱۲۴۷. اعتمادالسلطنه این وقایع را در سال ۱۲۵۴ قمری دانسته است
- ↑ الگار، دین و دولت در ایران، ص ۱۷۸-۱۷۹
- ↑ اعتمادالسلطنه، تاریخ منتظم ناصری، ج۳، ص ۱۶۴۷. اعتماد السلطنه این وقایع را در سال ۱۲۵۴ قمری گزارش کرده است
- ↑ الگار، دین و دولت در ایران، ص۱۸۰؛ ناطق، ایران در راهیابی فرهنگی، ص ۵۴
- ↑ ظل السلطان، ۳۸۳
- ↑ ظل السلطان، ص ۳۸۴
- ↑ رمضان نرگسی، بازنگری حامد الگار درباره روحانیان شیعه، آموزه، شماره ۴، تابستان ۱۳۸۳، ص ۳۴
- ↑ پارسا، ص ۲۶
- ↑ زرگری نژاد، «محمدباقر شفتی»، ص ۳۶۲
- ↑ امانت،پیشوای امت و وزیر مختار بیتدلیس انگلیس، ص ۱۳-۱۷
- ↑ امانت، ص ۱۷
- ↑ امانت، ص ۲۰؛ زرگری نژاد،«محمدباقر شفتی»، ص ۳۶۵
منابع
- اعتمادالسلطنه، محمد حسن، تاریخ منتظم ناصری، تصحیح محمد اسماعیل رضوانی،
- امانت، عباس، «پیشوای امت و وزیر مختار بی تدلیس انگلیس»، ایرانشناسی، سال دوم.
- الگار، حامد، دین و دولت در ایران، ترجمه ابوالقاسم سری، تهران، اساطیر، ۱۳۶۹
- پارسا، فروغ، «سید محمدباقر شفتی و دخالت در حکومت بر اساس نظریه نیابت فقها از امام زمان(ع)»، جستارهای تاریخی، سال پنجم، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۹۳
- تنکابنی، محمد بن سلیمان، قصص العلماء، تصحیح محمدرضا برزگر و عفت کرباسی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۸۹
- رمضان نرگسی، رضا، بازنگری آرای حامد الگار درباره روحانیان شیعه، آموزه، شماره ۴، ۱۳۸۳
- زرگرینژاد، غلامحسین، «محمدباقر شفتی»، اندیشه سیاسی متفکران مسلمان، علی اکبر علیخانی و همکاران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، ۱۳۹۰
- خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، مکتبة اسماعیلیان، قم، بیتا.
- ظلالسلطان، مسعود میرزا، خاطرات ظلالسلطان، جلد اول سرگذشت مسعودی، تصحیح حسین خدیو جم، تهران، اساطیر، ۱۳۶۸
- قائمفرد، سید محسن، ، وقف میراث جاویدان، بهار ۱۳۷۵ش، ش۱۳.
- مهدوی، مصلحالدین، بیان المفاخر، اصفهان، کتابخانه مسجد سید اصفهان، ۱۳۶۸